نه آقای وزیر! نه این نامهی پرعتاب و خطاب و نه این ژست انقلابی، هیچکدام از وقاحتِ ماجرا کم نمیکند. افشای فیشهای حقوقی چند صدمیلیونی در وزارت تحت امر خود را جرم و سنت تودهوار خواندهاید و از قوه قضائیه خواستهاید برای مجازات افشاگران به میدان بیاید .لای کدام کتاب قانون را بازکردهاید که گفته است افشای فیش حقوقی کارمندانتان جرم است؟ حریم خصوصی است؟ که افشایش وزیر رقیقالقلب مملکت را اینچنین به تهدید در رسانهها وامیدارد.
گفتهاید افشای این فیشها شمشیری به پهلوی روحانیت و انقلاب است. آن کلمهی افشا را باید حذف کنید تا جملهتان دقیق شود. این فیشها شمشیر است به نجابت ملت آقای وزیر! وقتی با حقوق پنج ماه یک کارمندتان میشود چهارتا آلونک ساخت انتهای حیاط بیمارستان تا همراهان بیمار، خسته و غریب و درمانده، در گرمای تابستان و سرمای زمستان، شب و روزشان را روی یک تکه مقوای مندرس، بیپول، بیآب، بیغذا، بیسرپناه و بی امید سر نکنند.
گفتهاید دین حنیف آئین پوشیدگی است نه افشاگری. کلاه حیرت از سر عقل میپرانید آقای وزیر! آئین حنیف شما را تنها به پوشیدگی در فیشهای حقوق کارمندانتان خوانده است؟ شما را نخوانده است به رعایت عدالت میان زیردستان، به پرهیز از ستم و خیانت، به رعایت امانت و احقاق حقوق محرومان؟ آئین حنیف شما را به نهیب نخوانده است که : «انصف اللَّه و انصف الناس من نفسك و من خاصة اهلك و من لك فیه هوى من رعیتك» داد خدا را و داد خلق را از خودت بستان. بدهکار مردم باش. "و من خاصه اهلک" و به ویژه حق مردم را از کسانی بگیر که کسانِ نزدیک تواند " و من لک فیه هوی من رعیتک " و اگر در بین مردم قشر و جماعتى هستند كه مورد حمایت خاص تو هستند، از آنها داد مردم را بگیر.
آقای وزیر
خرداد برای ما به خرمشهر گره خورده است. خرمشهر به محمدجهانآرا. جهانآرا به آن جملهی شکوهمندش درمیانهی نبرد که به یارانش گفت: اگر شهر سقوط کرد دوباره آن را فتح میکنیم. مراقب باشیم ایمانمان سقوط نکند.
کاش اینرا بنویسید بگذارید کنار آن عکس دکتر شریعتی در اتاقتان. روزی چند بار به خودتان بگوئید: این میز و صندلی اگر رفت مهم نیست. مراقب باشیم ایمانمان سقوط نکند.
کاوه راد
گفتهاید افشای این فیشها شمشیری به پهلوی روحانیت و انقلاب است. آن کلمهی افشا را باید حذف کنید تا جملهتان دقیق شود. این فیشها شمشیر است به نجابت ملت آقای وزیر! وقتی با حقوق پنج ماه یک کارمندتان میشود چهارتا آلونک ساخت انتهای حیاط بیمارستان تا همراهان بیمار، خسته و غریب و درمانده، در گرمای تابستان و سرمای زمستان، شب و روزشان را روی یک تکه مقوای مندرس، بیپول، بیآب، بیغذا، بیسرپناه و بی امید سر نکنند.
گفتهاید دین حنیف آئین پوشیدگی است نه افشاگری. کلاه حیرت از سر عقل میپرانید آقای وزیر! آئین حنیف شما را تنها به پوشیدگی در فیشهای حقوق کارمندانتان خوانده است؟ شما را نخوانده است به رعایت عدالت میان زیردستان، به پرهیز از ستم و خیانت، به رعایت امانت و احقاق حقوق محرومان؟ آئین حنیف شما را به نهیب نخوانده است که : «انصف اللَّه و انصف الناس من نفسك و من خاصة اهلك و من لك فیه هوى من رعیتك» داد خدا را و داد خلق را از خودت بستان. بدهکار مردم باش. "و من خاصه اهلک" و به ویژه حق مردم را از کسانی بگیر که کسانِ نزدیک تواند " و من لک فیه هوی من رعیتک " و اگر در بین مردم قشر و جماعتى هستند كه مورد حمایت خاص تو هستند، از آنها داد مردم را بگیر.
آقای وزیر
خرداد برای ما به خرمشهر گره خورده است. خرمشهر به محمدجهانآرا. جهانآرا به آن جملهی شکوهمندش درمیانهی نبرد که به یارانش گفت: اگر شهر سقوط کرد دوباره آن را فتح میکنیم. مراقب باشیم ایمانمان سقوط نکند.
کاش اینرا بنویسید بگذارید کنار آن عکس دکتر شریعتی در اتاقتان. روزی چند بار به خودتان بگوئید: این میز و صندلی اگر رفت مهم نیست. مراقب باشیم ایمانمان سقوط نکند.
کاوه راد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر