نوشتۀ دیتریش بونهوفر
مترجم: آرمان رُشدی
انتشارات ایلام
شابک ۰-۲۱-۹۰۶۲۵۶-۱-۹۷۸
بها: ۷٫۵۰ پوند
بهجرأت میتوانم اعتراف کنم که مطالعۀ این کتاب و ترجمۀ آن، زندگی مرا دگرگون ساخت. برای درک این کتاب، لازم است نخست با روحیات نویسندۀ آن آشنا شویم. در نخستین قسمت کتاب، شرح حال بونهوفر و نگرش او نسبت به امور روحانی آمده است. او کشیش کلیسای لوتری آلمان بود که درست در گیر و دار به قدرت رسیدن حزب نازی به رهبری هیتلر در کلیسا خدمت میکرد. اما بر خلاف بسیاری از کلیساها و کشیشان آنها که هیتلر را پیشوا و نجاتدهندۀ خود میدانستند و سیاستهای افراطی او را تأیید و تحسین میکردند، بونهوفر راستقامت ایستاد و به افشاگری خطرات این سیاستها مبادرت ورزید. او سالها در اردوگاه کار اجباری نازیها اسیر بود و درست کوتاهزمانی پیش از فروپاشی آلمان نازی، به دار آویخته شد. اما آثار او اینک چندین دهه است که زندگی خوانندگانش را تحت تأثیر قرار داده است.
بونهوفر از آسانگیریهای مسیحیت روزگار خود در رنج بود. او مخالف این بود که هر که تعمید یافته باشد و هر یکشنبه به کلیسا برود، شاگرد عیسی است. او در این کتاب، آن را «فیض ارزان» مینامد. در مقابل این فیض ارزان، او «فیض گران» را مطرح میسازد. گرچه ما برای نجات خود بهایی نمیپردازیم، اما این نجات برای خدا به بهایی بسیار گران تمام شد. در پرتوِ این فیض گران، بونهوفر «دعوت به شاگردی» را مطرح میسازد. در نظر او، همۀ پیروان مسیح باید «شاگرد» او باشند. مسیح افرادی را به شاگرد بودن دعوت کرد. این افراد «همه چیز» خود را رها کردند و به پیروی از عیسی پرداختند، «همه چیز» خود را، حتی اعتبار و شهرت و آبروی خود را. ما نیز در مقابل چنین دعوتی قرار داریم، دعوت به «شاگردی»، دعوت به ترک «همه چیز». شاگردان عیسی از لحظهای که کمر به شاگردی عیسی بستند، از او بیچون و چرا اطاعت میکردند. بونهوفر به شکلی زیبا تشریح میکند که برای شاگرد بودن، باید بیچون و چرا اطاعت کرد. دلیل آوردن و بهانهتراشی جایی در شاگردی عیسی ندارد. بونهوفر کسی را شاگرد عیسی میداند که تا پای صلیب او را پیروی کند. صلیب بر تمام الهیات بونهوفر سایهافکن است. نگرش او نگرش صلیب است. شاگرد کسی است که تا پای جان برای امر مسیح ایستادگی میکند.
سبک نگارش بونهوفر اما سنگین است و درک آن مستلزم دقت فراوان بههنگام مطالعه. این کتابی نیست که بتوان قبل از رفتن به خواب مطالعه کرد. آن را باید در کنار کتابمقدس خواند، با همان دقت و پشتکار. گاه مطالب مختلف در هم تنیده میشود و خواننده گمان میکند که رشتۀ افکار از دستش خارج شده است. ولی مهم این است که مفهوم کلی مطلب را درک کنیم و به خواندن ادامه بدهیم و بگذاریم کل کتاب، اثرش را بر ما بگذارد.
از مؤسسۀ ایلام قدردانی میکنم که افتخار ترجمۀ این کتاب دگرگونکننده را به من ارزانی داشت.
بونهوفر از آسانگیریهای مسیحیت روزگار خود در رنج بود. او مخالف این بود که هر که تعمید یافته باشد و هر یکشنبه به کلیسا برود، شاگرد عیسی است. او در این کتاب، آن را «فیض ارزان» مینامد. در مقابل این فیض ارزان، او «فیض گران» را مطرح میسازد. گرچه ما برای نجات خود بهایی نمیپردازیم، اما این نجات برای خدا به بهایی بسیار گران تمام شد. در پرتوِ این فیض گران، بونهوفر «دعوت به شاگردی» را مطرح میسازد. در نظر او، همۀ پیروان مسیح باید «شاگرد» او باشند. مسیح افرادی را به شاگرد بودن دعوت کرد. این افراد «همه چیز» خود را رها کردند و به پیروی از عیسی پرداختند، «همه چیز» خود را، حتی اعتبار و شهرت و آبروی خود را. ما نیز در مقابل چنین دعوتی قرار داریم، دعوت به «شاگردی»، دعوت به ترک «همه چیز». شاگردان عیسی از لحظهای که کمر به شاگردی عیسی بستند، از او بیچون و چرا اطاعت میکردند. بونهوفر به شکلی زیبا تشریح میکند که برای شاگرد بودن، باید بیچون و چرا اطاعت کرد. دلیل آوردن و بهانهتراشی جایی در شاگردی عیسی ندارد. بونهوفر کسی را شاگرد عیسی میداند که تا پای صلیب او را پیروی کند. صلیب بر تمام الهیات بونهوفر سایهافکن است. نگرش او نگرش صلیب است. شاگرد کسی است که تا پای جان برای امر مسیح ایستادگی میکند.
سبک نگارش بونهوفر اما سنگین است و درک آن مستلزم دقت فراوان بههنگام مطالعه. این کتابی نیست که بتوان قبل از رفتن به خواب مطالعه کرد. آن را باید در کنار کتابمقدس خواند، با همان دقت و پشتکار. گاه مطالب مختلف در هم تنیده میشود و خواننده گمان میکند که رشتۀ افکار از دستش خارج شده است. ولی مهم این است که مفهوم کلی مطلب را درک کنیم و به خواندن ادامه بدهیم و بگذاریم کل کتاب، اثرش را بر ما بگذارد.
از مؤسسۀ ایلام قدردانی میکنم که افتخار ترجمۀ این کتاب دگرگونکننده را به من ارزانی داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر